سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی نامه بلا بارتوک آهنگساز معروف مجارستان

بلا بارتوک

زندگی نامه بلا بارتوک آهنگساز معروف مجارستان

آهنگساز مجارستانی بلا بارتوک که در سال 1927 بدنیا آمد.
او یکی از آهنگسازان بزرگ قرن معاصر در مجارستان نام گرفته است.
و بعنوان بزرگ ترین آهنگساز مجارستان لقب گرفته است.
از دوران کودکی وی می توان گفت که وی در شهر باناتیان(Banatian) از امپراطوری مجارستان در مارس 25 مارس بدنیا آمد.
بلا بارتوک در همان ابتدای کودکی استعداد خود در زمینه موسیقی را شناخت
و برحسب نوشته های مرجع به نقل از گفته های بلا بارتوکاز مادرش او در سنین پایین می توانست تفاوت بین ریتم های مختلف پیانو را در رقص ها تشخیص دهد.
مادر بارتوک به او در دوران کودکی اموزش پیانو داد
وی توانست در همان دوران ابتدای زندگی اش 40 قطعه موسیقی با پیانو به خوبی بنوازد.

بلا بارتوک در از 11 سالگی شروع به آهنگسازی نیز پرداخت و در طی دوسال قطعه کوتاهی به نام “The Course of the Danube” را ساخت.
بارتوک پیانو را زیر نظر ایستوان تومان که شاگر فرانز لیست
و برای آهنگسازی زیر نظر جانوس کسلر در اکادمی موسیقی رویال در بوداپست آموزش دید.
او بسیار تحت تاثیر زولتان کودالی قرار گرفت که به یکی از دوستان صمیمی او تبدیل شد.
او اول اثر ارکسترایی خود را با نام کاسات که یک ملودی سیمپاتیک و به افتخار لاجوس کاستات یکی از قهرمانان مجارستان در سال 1848 ساخت.

همچنین بلا بارتوک تحت تاثیر ریچارد استرائوس که او را در 1902 در بوداپست ملاقات کرد، قرار گرفت.
بلا بارتوک آثار اکسترای خود را در قالب کارهای براهامس و ریچارد استرائوس ساخت
اما قطعاتی کوتاه برای پیانو نوشت که از آثار فاخر و قابل توجه در موسیقی فولک در آن زمان و آیندگان قرار گرفت.
اولین قطعه که نشانه هایی از علاقمندی بسیار او دیده می شود به نام استرینگ کواتر شماره 1 در لا مینور ?String Quartet No. 1 است.

آموزشگاه موسیقی

در سال 1907، بلا بارتوک به آموزش پیانو در آکادمی رویال پرداخت.
این موقعیت باعث شد که او تورهای مختلفی در اروپا به عنوان پیانیست بگذارد و از این طریق نیز توانست در مجارستان کار کند.
که از میان شاگردانش فریتز ریاینر? ، جورج سلتی ، گئورگی ساندور ، ارنو بالوق، و لیل کراس جایزه نوبل را گرفتند.

بعد از آن بارتوک به امریکا مهاجرت کرد و در آنجا به جک بیسوناند و ویئولت آرچر تدریس کرد.
در سال 1908 او بهمراه کودالی به جستجو و پژوهش به مناطق حومه در آنجا رفته
و در مورد ملودی های سنتی قدیمی ماگیار پرداختند.
علاقه زیاد و سیری ناپذیر آنها در موسیقی سنتی، با علاقه به فرهنگ خاص آن مناطق همراه شد.
آنها کشفیات بسیار قابل توجهی داشتند.
موسیقی ماگیار به در گذشته به عنوان موسیقی جیپسی دسته بندی شده است.
آنها دریافتند که این ملودیهای سنتی بر اساس مقیاس های پنتاتونیک که مشابه آداب و رسوم آسیای شرقی، آسیای مرکزی، آناتولیا و سیبری است.

آنها از این ملودی ها برای قطعات خود استفاده کرده و در سبک خود ادقام کردند.
موسیقی بارتوک همگام با موسیقی سنتی، کلاسیک و مدرنیسم هست.
ملودی ها و هارمونیک او نیز از موسیقی مجارستان، رومانی، و دیگر ملت ها تاثیر بسیار گرفته است.
بلا بارتوک در آثار اولیه خود بسیار از ریتم ها در رقص های آسیمتریک و هارمونی های پانگنت در موسیقی بلغارستان استفاده کرد.

در 1936، بلا بارتوک به ترکیه برای جمع آوری و مطالعه موسقی فلک آنجا پرداخت.
بلا بارتوک با آهنگسازی ترک به نام احمد ادنان سیکون Ahmet Adnan Saygun شروع به همکاری کرد.
در 1940 به دلیل جنگ جهانی او به مجارستان رفت و بدلیل این بسیار از نازی ها تنفر داشت.
از ارتش مجارستان که طرف آلمان های نازی بودند نیز متنفر بود. از اجرای کنسرت برای آلمان های نازی امتناع می کرد.
که همین عقیده ضد فاشیست سیاسی بارتوک برای او مشکل ساز شد

آموزشگاه موسیقی تهران

این مشکلات باعث شد که بلا بارتوک به همراه همسرش به امریکا مهاجرت کند و در نیویورک ساکن شوند.
پسر آنها (پیتر بارتوک) به ارتش دریایی آمریکا پیوست و در طول جنگ در حوزه اقیانوس آرام خدمت کرد.
اما بلا بارتوک سوم در مجارستان باقی ماند و تا دوره بازنشستگی در سازمان راه آهن آن کشور مشغول بود.
او در امریکا به عنوان یک آهنگساز مطرح نشد بلکه بیشتر به پیانیست و استاد موسیقی شهرت داشت.
ضبط آثارش را علاوه بر اینکه در مجارستان داشته باشد
در کمپانی کلمبیا نیز داشت و برخی از آثارش را با کلام خود آغاز کرده بود.

بلا بارتوک و همسرش آثار بسیار فاخری در آرشیو کمپانی کلمبیا ایجاد کردند.
اوضاع مالی بلا بارتوک نیز در ابتدای ورودش به امریکا بسیار خوب نبود.
درآمدش از آموزش و اجرا بود. اما با این حال هیچ وقت کمک مراکز خیریه و حتی دوستانش را قبول نکرد.
او اولین علامت بیماری اش از شانه راستش آغاز شد که بعد شدت یافت دچار علائم عمومی دیگر مانند تب شد.
در بررسی های پزشکی تشخیص لوسمی داده شد.
با اینکه روز به روز انرژی و توان خود را از دست می داد
اما قطعات آخرین خود را با کمک دوستان و شاگردان آکادمی رویال تهیه کرد.